داشتن اجلاس اجلاس

ejlâs, ~ dâštan


english

1 Law:: assemble, -ing, assembly; session; hold,

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (be, to be, being) in session; (be, to be, being) in council; (be, to be) assembled; (be, to be) convening

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code